147

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

این وبلاگ چهارسال و اندی از زندگی منهفرازونشیب های زندگی من تو‌این چهارسال میتونم بگم مو به مو تو این وبلاگ هستاصلا دوست ندارم پاکش کنمچون این چندسال بخشی از زندگی منه و‌دوسش دارمبا همه سختی هاش اگر اون سختی ها نبود شاید زهرایی که الان هستم نبودممن زهرای الان رو خیلیییی‌ دوست دارمبخام این ۴سال رو خلاصه کنم بیماری مامان و بهبود نسبیش...تلاشم برای بهتر شدنم...تلاشم برای اینکه مث خیلی از همسن و سالای خودم فقط منتظر معجزه و حال خوب نباشم خودم بسازمش...و یه ارتباط که نمیدونم اسمشو چی میشه گذاشت...اونموقع که تو دل ماجرا بودم میگفتم عشق، اما حالا که فکر میکنم شباهتی به عشق نداشته( از همه مهمتر یادتون باشه کسی که ادعا میکنه عاشقتونه غمگینتون نمیکنه و اصلا نمیتونه غمگین ببینتتون، اینم اضافه کنم که کسی که استقلال نظر و هویت مستقل نداره اصلا گزینه مناسبی برای رابطه مخصوصا ازدواج نیست)منی که تا قبل اون با کسی نبودم احتمالا هیجانات مقتضی سنم رو با عشق اشتباه گرفته بودم...امیدوارم اونم اوضاعش خوب باشه، من که نه دنبال انتقام و این مسخره بازیا بودم و نه حتی دوست داشتم بعد تموم شدن دوباره شروع کنیم چون میخاستم اون خاطرات خوب بمونه برام، نه دلخوری بعد از جداییِ چندباره...خب زیاد پرحرفی نکنم...خلاصه که این وبلاگ قرار نیست دیگه آپ بشهکامنتاتونو دریافت میکنم، بهتون سر میزنم، اما ممکنه دیر به دیر این اتفاق بیوفتهشاد باشید همیشه 147...ادامه مطلب
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 15:11

اون کاری که تو چند تا پست قبل، از انجام دادنش صحبت کردم

و گفتم که خیلی واسم سخت بود

پاک کردن چتهامون بود

اس ام اس هامون مونده بود

اونهارو هم بالخره امروز پاک کردم

امروز تمام عکسهامونم پاک کردم...

 

 

147...
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 80 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 19:50

فکر کنم اونی که میخاستی رو پیدا کردی...

 

اینو از شمارم که پاک کردی

از کانالی که لفت دادی

از استوری که چک نشد

میشه فهمید..

 

 

کاش میشد عکسش رو میدیدم...

147...
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 19:50

جانا حدیث شوقت در داستان نگنجد... 

 

بیو واتساپته

 

من حسم بهم دروغ نمیگه...

یه سریا گفتن لزوما اون اتفاقات معنیش این نیس که با کسی هست...

ولی دیدین... هست...

 

چه سریع عاشقش‌شدی...

تو که هفته پیش به من پیام دادی...

دقیقا اخرین پیامت برای 30 march عه:)

147...
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 19:50

ینی فقط رو بیو واتساپت حساسه؟ :)

 

بیو تلگرامت اذیتش نمیکنه؟ :)

147...
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 19:50

 و بی شک من در یکی از شب های همین سالهای جوانی ام... بجای آن که قبل از خواب خودم را در لباس عروس درکنارت تصوّر کنم بجای آن که قربان صدقه ی عکس هایت بروم و به بهانه ی احمقانه ای برای پیام دادن،فکر کنم  147...ادامه مطلب
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 73 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 19:50

گاهی اوقات میرم سراغ وبلاگهای دیگران و میخونمشون

بعضی ها چقد غم هست تو زندگیشون

خدا خودش کمک کنه

 

+یه چیز جالب 

اونموقعی که از خوشحالیم مینوشتم از روزای شادم مینوشتم

یکی بود همش کامنت توهین و بیخودی میذاش

جالبه واسم که از وقتی شاد نمینویسم خبری ازون هم نیست

ینی انقدر تنگ نظر بودی بشر؟!

خدا تو رو هم کمک کنه

147...
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 75 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 11:08

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

147...
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1397 ساعت: 2:27

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

147...
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 98 تاريخ : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1397 ساعت: 2:27

پروژه صد روز خوشحالی - روز هفتاد و دومسلااامعیدتون مبارک باشهامروز رفتیم امامزاده صالحموقع برگشت خیابان 17 شهریور رو پیاده روی کردیم از تقریبا نزدیکای میدون خراسون به پاییندلم ازین شربت زعفرونیایی میخواس ک توش تخمه شربتی دارهیکم پیاده اومدیم دیدم ای بابا انگار نیست...اصن خبری از شیرینی شربت نیست...بعد دور میدون رفتیم دیدم واااای شربتی که میخواسمکلی ذوق کردمب 147...ادامه مطلب
ما را در سایت 147 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabteruzhayam بازدید : 102 تاريخ : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1397 ساعت: 2:27